به گزارش شهرآرانیوز، پرسیدن این سؤال که چگونه فارسی را یاد گرفته و صحبت میکند، باب گفتوگو را بازکرد. اسارت هشتسالهاش در ایران در خلال جنگ ایران و عراق، فارسی را به او یاد داده بود.
نامش محسن عبید جاسم و اهل بغداد بود. شصتوهفتساله بود و سردوگرم دنیا از او مردی جاافتاده و باتجربه ساخته بود. فارسی را دستوپا شکسته صحبت میکرد و گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی و ارتباط اندکش با ایرانیها، فارسیصحبتکردنش را ضعیف کرده بود.
در پاسخ به سؤالاتم، بهسختی میتوانست منظورش را برساند؛ بنابراین، از او خواستم به عربی با من گفتوگو کند.
از زندگی شخصیاش پرسیدم. چهار فرزند داشت که یکی از پسرانش را در حمله داعش به پایگاه اسپایکر در موصل از دست داده بود. در زمان جنگ تحمیلی، زن و فرزندی نداشته و همین موضوع دوران اسارت را نسبت به هموطنان اسیرش که اهل و عیال داشتند، برایش راحتتر کرده بود. همان اوایل جنگ در دزفول اسیر شده و دوران اسارتش را در زندانی در تهران به سر برده بود.
از بسیاری از عراقیها پیش از این شنیده بودم که حضورشان در جنگ با تهدید و بهزور حکومت بعث صورت گرفته بود که این خادم امامحسین(ع) نیز حرفم را تأیید کرد و گفت: صدام از این بابت به مردم عراق بسیار ظلم کرد.
بیشتر از تعریف خاطراتش از دوران اسارت، مشتاق بودم از این همه عشق و علاقه مردم عراق به امامحسین(ع) بدانم.
میگفت: عراقیها همه زندگیشان را مدیون امامحسین(ع) هستند. در طول سال پسانداز میکنند تا در دو ماه عزای اباعبدالله(ع) و به خصوص ایام اربعین، در خدمت زائران امام باشند. اصلاً خدمت به اباعبدالله را وظیفه خود میدانند.
سنیمذهببودنش بیشتر برایم جلب توجه کرد. چرایی خدمت برادران اهل سنت به زوار امامحسین(ع) سؤالی بود که از او پرسیدم.
در پاسخ به آن گفت: شیعه و سنی برادران دینی همدیگرند. پیامبرشان یکی است و نباید آنها را از هم جدا دانست.
او صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: واقعه عاشورا را میتوان تلخترین واقعه در عالم دانست. در شرایطی که جهان اسلام مملو از کفر و ستم حاکمان وقت شده بود، امامحسین(ع) با فداکردن جان خود و اهلبیتش درس آزادگی به همه جهانیان داد. حال آن کس که بینا و اهل تفکر باشد، عاشق و سرسپرده این مکتب میشود؛ فرقی نمیکند شیعه باشد یا سنی، مسلمان باشد یا غیرمسلمان. همانطورکه مشاهده میکنیم، بسیاری از غیرمسلمانان نیز به تأسی از امامحسین(ع) و حضرتعباس(ع) شیفته این دو شخصیت بزرگوار بوده و هستند.
به همین دلیل عظمت و بزرگواری امامحسین(ع) تا قیامت در دل شیعیان و اهل سنت زنده خواهد ماند.
سؤال بعدی که از او پرسیدم همین بود و اینکه چرا عراقیها به قسم حضرت ابالفضل(ع) تا این حد اعتقاد دارند؟
به من گفت: در واقعه عاشورا، شاید به جرئت بتوان گفت که حضرتعباس(ع) فداکارترین فرد به امامحسین(ع) بوده است. تا پای نهر میرود، اما با یادآوری تشنگی برادر و کودکان، او را از خوردن آب بازمیدارد. دو دستش را در رساندن آب به خیمهها از دست میدهد، اما باز هم دست از تلاش برای هدفش برنمیدارد تا جایی که در این راه جان میسپارد.
عراقیها حاجترواییهای بسیاری از قمربنیهاشم دیدهاند. هر گاه گرهی در زندگیشان بیفتد، دست به دامان ایشان میشوند. حضرتعباس(ع) بزرگترین گرهها را از زندگی ما عراقیها باز کرده است. به همین دلیل اگر کسی از دیگری شاکی باشد و بگوید شکایتت را به حضرتعباس(ع) میبرم، بهسرعت بینشان صلح و صفا میشود؛ چراکه میدانند اگر حضرت نگاهش را از زندگیشان بردارد، گرههای زندگیشان دوچندان خواهد شد.
در پایان گفتوگوی کوتاهمان، به ظلمی که این روزها به مردم مظلوم فلسطین میشود هم اشارهای کردم.
او معتقد بود اربعین میتواند نقطه اشتراکی بین مسلمانان دربرابر ظلم صهیونیستها باشد؛ چراکه خون امامحسین(ع) در راه مقابله با ظلم ریخته شد و اکنون نوبت ماست که به پیروی از ایشان، در مقابل ظلم آشکار مستکبران و دفاع از مظلومان قیام کنیم. انشاءالله جبهه مقاومت تشکیلشده در نابودی هرچهسریعتر اسرائیل موفق و مؤید و منصور باشد.
مصاحبه و ترجمه: مریم ذوالفقاری منظری